وقتی نمیگذارم بابایی بخوابه...
از اونجایی که خیلی شیطون شدی ,وقتی زود تر از بقیه بیدار میشی به غیر از اینکه میری میگردی توی خونه و یه بلایی سره خودت میاری سعی میکنی هرکی خوابه از خواب بیدار کنی و معمولا برای بیدار کردن بابایی ( خوششششششششششششش خواب ) با مشکل روبرو میشی و هیچوقت تا حالا بابایی را نتونستی بیدار کنی...
اما این مامانی بیچاره است که از دست جنابعالی خواب نداره....
مثلا دیروز ساعت 5 صبح بیدار شدی و از اونجا که بابایی خواب بود و مامان هم داشت حاضر میشد بره سره کار آماده شدی و رفتی خونه عزیز که عزیز را سوپرایز کنی که چقدر نوه سحر خیزی داره و بهت افتخار کنه ... و البته حسابی هم سوپرایز شد ....
از اونجایی هم که عزیز خوابش میومد و شما هم نمیخوابیدی , پتو پیچ شده با عزیز رفتی توی تاب و خلاصه لالا کردی....
از دست تو شیطونک من.....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی