مسافرت کسری کوچولو...
عشق من باید ببخشی که مامانی با تاخیر برات پست میگذاره آخه توی این ماه مامانی یکسری کار توی اداره داشت که باید ip سرورهامون را عوض میکردم و سرور ها را ارتقاء میدادم برای همین فرصت نمیشد. توی خونم که خودت فرصت نمیدادی که من یه لیوان آب بخورم از بس شیطون شدیییییییی..... اول اینکه یه پنج شنبه جمعه با عمو کاظم و پسر عمو بابایی و عزیز اینا رفتیم صفا سیتی ... قمصر و نیاسر ... خیلیییی بهت خوش گذشت همش در حال شیطونی بودی... اینم خاله نجمه ...